زنی که زنده زنده دفن شد
به نقل از روزنامه واشینگتن بی (Washington Bee) در چهاردهم جولای سال 1894:
النور مارکهام (Eleanor Markham) زنی بیست و دو ساله بود که از قرار معلوم در روز یکشنبه (زمانی نزدیک به زمان انتشار خبر) از دنیا رفت. در حالی که جسد وی از خانه و محل فوت جا به جا میشد، یک ضربه بسیار ضعیف به پوشش قبر توجهها را به سمت خود جلب کرد. بله، جسد مرده النور به آرامی از جا بلند شده و مرگ را پس زد. او برای بهبود وضعیت جسمانی سریعا به خانه منتقل شد. از قرار معلوم النور طی فرآیند انتقال و دفن کاملا آگاه بوده، اما قدرت دادن هرگونه نشان برای خبر کردن دیگران از زنده بودن خود را نداشته است، تا جایی که کار به دفن کامل و ریختن خاک رسیده و این ترس نیرویی برای برخواستن به وی داده است. خبررسانی اندرسون کالیفرنیای جنوبی، چند هفته بعد گزارش واضحتری را از این اتفاق، به نقل از النور مارکهام، ارائه کرد:
من در تمامی لحظاتی که شما مشغول به فراهم کردن مقدمات دفن من بودید، کاملا هوشیار بودم. ترسی که من را احاطه کرده بود، غیر قابل تشریح است. من نزد خدا برای گرفتن قدرتی برای تحرک دعا کردم و با تلاش بیشتر توانستم ضربه کوچکی به پوشش قبر وارد کنم. در ابتدا این خوف را داشتم که کسی صدای من را نمیشنود، اما زمانی که دیدم پوشش قرار گرفته بر روی قبر در حال محو شدن است، فهمیدم که صدای من شنیده شده است (توسط پروردگار و مردم اطراف)
النور اولین فردی نبود که بعد از صدور حکم فوتی، به زندگی بازگشته است. چه کسی میداند چند نفر بعد از گذاشتن سنگ قبر به زندگی بازگشته و چه دوران هراسناکی را در زیر زمین، با کوفتن به سنگ قبر تجریه کردهاند، تا زمانی که مرگ آنها را به راستی فرا گرفته است.
درسته که اتفاقات ترسناک تر از این هم هست ولی واقعا حس و حال مادرش هنگام خوندن نامه دردناک بود ):
من خیلی بدتر ازای شنیدم
بیشتر خنده دار بود تا ترسناک😂
وایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
واقعا این چیزا ترسناکن؟وقایعی که برای کورد ها تو تاریخ پیش اومده اونقد دلخراش هستن یه لحظه خندم گرفت از این چیزا…واقعا چرا باید یه ملت به خاطر نداشتن یه سرپناه خودی اینقدر مظلوم واقع باشن
دوست عزیز تمام قومیت های ایران تحت فشار و بلا هستند هدف از گذاشتن این مطالب سرگرم کردن علاقه مندان به داستان های ترسناکه که برای چند دقیقه هم که شده به بدبختی هاشون فکر نکنن
به خاطر چغندر احمقی مثل تو که ملت کرد زجر میکشن .الان اینا چه ربطی به قومیت داشت بیشعور نفهم .هرچی بگم بازم کم از احمقی تو
سلام.چطوری میشه داستان نوشت اینجا؟
بسیاری ازانسانها بعدازمرگ ودفن زنده میشوند…وبسیاری از قبرها بعداز سالها نبش قبردیده شده که جنازه روبه طرفی دیگرازقسمتیکه قبلا دفن شده بوده قرارگرفته ویا دولا شده اند..ویا حالت چشم یا صورت طوری شده انگار اتفاقی بعداز دفن ودرسکوت مرگبارقبرصورت گرفته.بسیاری ازمکاتب بخاطرهمین مرده رامیسوزانند….ویا درقدیم قبرهایی شیشه ای میساختند…
عاالیییی بود مخصوصا اولی و چهارمی
مرسی از سایت خوبتون 💖💖🌸🌸
وااای یعنی همچین چیزی ممکنه!!!!
من بعضی وقتا همسرم بهم میگه دوس داره منو تو زودپز بپزه و بخوره و حتی یبار یعی کرد منو با میله بارفیکس بکشه
همسرم با مردان زیادی رفت و آمد داره و من همیشه ازش فاصله میگیرم و خونه جدا گرفتم و فرار کردم
همسرم روح شیطانی داره و تمام افکارتو میخونه
باید بهت بگم که فانتزی و افکار جالبی داری
شما یه روانپزشک برو
داداش مشکل داری
خیلی گاوی عزیزم
وای وای
این ترسناک بود یا غمناک؟
بد نبود ” ترسناک هم نبود😏
وقایع حقیقی و ترسناکی که من دیدم و شنیدم رو ببینید
چی میگین و چکار میکنید😳
فکر کنم سکته کنید یا توى کما برین👹
داستان اول چون راجع به انسانه جز ترسناک ترین ها حساب میاد اما این دقیقا همون کاریه که ما با حیوانات میکنیم این به نظرتون ناراحت کننده نیست!
توجه به دلیل خلقت کنید.انسان خلق نشده که خورده بشه بنابراین خورده شدنشن امری غیر عادی وناراحت کننده ست.
ترسناک نبود بیشتر هیجانی بود.ولی من از چهارمی بیشتر خوشم اومد ولی از نظر هیجانی و جالب
من زیاد خوشم نیومد ….چندش بود…اما خوب خود اطلاعات خوب بود..خسته نباشیید???
سلام جالب بود ممنون
خوب بود ممنون ولی میتونست نسبت به تیتر موضوع بهتر باشه
من ک اصلا از داستان اول نترسیدم.اما حس و حال مادر بچهواقعا دردناک بود.من جای مادره بودم خودم اون پست فطرتو سرخش میکردم
باسلام دانیال عزیز.مورد اول و مومیایی جالب بود.پیشنهاد دارم اینا رو بخونید
carl tanzler
septic tank sam
از نظر من کہ اصلا وحشتناک نبودن ولی اولی خیلی چندش بود
آره
باشه تو شجاعی
سلام من النا هستم و به چیزای ترسناک و همینطور رومانای ترسناک اعتقاد دارم.بیاین چت
سلام اصلا ترس نداشت.
ترسناک ترین مطلب مطلب اول بود با این که بقیه هم خالی از وحشت نبودن اما اینجور چیزها خیلی عادیه در مقایسه با اتفاقات دیگه ، جز هفت داستان ترسناک نمیشه اون هارو در نظر گرفت ولی امید وارم واسه هیچکس پیش نیاد ، درد و رنج اولی از همه بیتر بود من جای مادره بودم سه بار خود کشی میکردم
That’s cool
ولی مرد کاپشن پوش ترسناک ترین بود
#دوباره_ایران
#روحانی_تا1400
#به_عقب_برنمیگردیم
شما که سهمیه داری!
شما که شغل دولتی داری!
شما که پول داری!
شما که ماشین آن چنانی سوار می شی!
این مردم بدبختن که هیچی ندارند
شما تو کاخ می شینی
شما پولداری
یارانه و مسکن مهر رو وقتی می دن به مردم بدبخت، به شما فشار میاد
روحانی تا 1400 میرسه
شورای شهر هم تا 1400 میرسه
ببینیم یک دونه تونل تو تهران می زنن!
ببینیم یک نفر سر کار میره
واقعا یکی از کاملترین لیست ها بود ممنون از سایت خوبتون☺
بسیار مسخره بود
بسیار بسیار ممنونم از این نظر صریح 🙂
واقعیت اینه خیلی از کاربرا با اسم وحشتناک انتظار جن و پری و موجودات عجیب رو دارن، در حالی که آدما برای هم اتفاقات وحشتناکتری رو رقم میزنن
پسر جون هنوز جن ندیدی
واقعا راست میگید خیلی درست بود ادما اتفاقای وحشتناک و شوکهای بدی به هم میدن
ترسناکترین داستان دنیا:
یک مرد کاپشن پوش در مدت هشت سال توانست تمام سرمایههای یک کشور را ببلعد و ارزش پول آن کشور را برابر با کود حیوانی کند…
نکته عجیب اینکه، وی هم اکنون در همان کشور آزادانه زندگی میکند.
😐 😐 😐
nothing to say
راستی این اینترنت up to 16 که داری استفاده می کنی مربوط به سرمایه گذاری میلیارد دلاری همون مرده
چه غمگین شده مادر دختر داستان اولیه حتما….دلم برا دخیه سوزید………..خــــــــــــــــــــدا
عالی دانیال جان
خیلی خیلی ممنونم سید جان 🙂
داستان های خوبی بود ولی وقتی بعضی اتفاق هایی که الان تو جامعه میافتن. واقعا از اینا خیلی ترسناک تر هستن و خوف ناک… مفهوم های داستان حالت رمان گونه داشت….. ولی در کل خوب بود مرسی از آقای حجاری که زحمت ترجمشو کشیدن.
ممنون از حسن نظر شما.
واقعیت اینه که اتفاقایی از این وحشتناک تر هم شاید وجود داشته، اما این ها موارد مکتوب شدند
فقط داستان اول جالب بود
جالب که نه، اولی فراتر از تصور و خیال بود! ولی بقیشم نمیشه گفت عادی بودن، واقعا همشون مایه ترس رو دارن
سلام
مثل همیشه این مطلبتون هم عالی بود بخصوص اتفاق هفتم!!
تو اگه حرف نزنی و نظر ندی میمیری؟!
ممنونم، نظر لطف شماست