جهش بزرگ

راز شکل گیری جهان در هاله‌ای از ابهام ؛ جهش بزرگ یا انفجار بزرگ؟

جهان هستی گستره بی‌انتها و پررمز و رازی است و چگونگی شکل‌گیری این عظمت بی‌نهایت همواره یکی از سوال‌های اساسی بشر بوده است. یکی از محتمل‌ترین نظریه‌های چگونگی تشکیل کیهان، نظریه بیگ بنگ (Big Bang) یا همان انفجار بزرگ است. بینگ بنگ یا مِه‌بانگ مدل کیهان‌شناسی پذیرفته‌شده جهان، از کهن‌ترین دوران شناخته‌شده و تکامل آن در مقیاس بزرگ است. این نظریه بیان می‌کند که گیتی از یک وضعیت بسیار چگال (متراکم) نخستین آغاز شده و در گذر زمان انبساط یافته ‌است؛ اما نظریه جدید دیگری نیز شکل گرفته است: جهش بزرگ.

اما نظریه جهش بزرگ چیست؟ فکر کنید که انفجار آن نقطه بسیار متراکم و چگال، آغاز پیدایش هستی نبوده و این مابین کیهان در یک چرخه همیشگی، دائما در حال شکل‌گیری است. این تئوری جهش بزرگ یا Big Bounce است. نظریه جهش بزرگ، مدلی علمی از شکل‌گیری جهان شناخته شده است. این نظریه نشان می‌دهد که جهان هستی به‌طور منظم، چرخه‌ای از دوران‌های انبساط و انقباض را طی کرده و در این سیکل دائمی در حال زندگی است.

این بدان معنی است که انفجار بزرگ جهان حال‌ِ حاضر صرفا یک فروپاشی از جهان قبل از خود بوده است و این چرخه‌ایست که تا ابد ادامه خواهد یافت. فروپاشی هستی و سپس شکل‌گیری و زایش جهانی نو از دل جهانی دیگر. نظریه بسیار هیجان انگیزی است! مطالعات جدید چگونگی امکان این تئوری را نشان می‌دهد.

کدام نظریه آغاز پیدایش جهان هستی بوده است؛ جهش بزرگ یا انفجار بزرگ؟

ایده اولیه Big Bounce یا همان جهش بزرگ برای اولین بار در سال ۱۹۲۲ مطرح شد؛ اما توضیح انتقال جهان بین یک گذار از انقباض به انبساط یک چالش بزرگ بوده است. چه چیزی باعث می‌شود که کیهان در حالت انقباض به‌طور کامل در خود سقوط نکرده و فروپاشی کامل صورت نگیرد؟ محققان کالج سلطنتی لندن و مؤسسه پریمتر فیزیک نظری در کانادا اعتقاد دارند که احتمالا همان مکانیک کوانتومی که از نابودی کامل اتم‌ها و تبدیل آن به “هیچ” جلوگیری می‌کند برای توضیح این نظریه مناسب باشد.

مکانیک کوانتومی شاخه‌ای بنیادی از فیزیک نظری است که با پدیده‌های فیزیکی در مقیاس میکروسکوپی سر و کار دارد و به دلیل آنکه برخی از نظریه‌های کلاسیک در مقیاس اتمی نمی‌توانستند توصیف کاملی از پدیده‌ها ارائه دهند، به وجود آمد. یکی از آن دلایل این بود؛ اگر قرار بود نظریه مکانیک نیوتنی بر رفتار یک اتم حاکم باشد، الکترون‌ها بایستی به‌سرعت به سمت هسته اتم حرکت کرده و بر روی آن سقوط می‌کردند و در نتیجه اتم‌ها ناپایدار شده و هیچ می‌شدند؛ ولی در دنیای واقعی الکترون‌ها در نواحی خاصی دور اتم‌ها باقی می‌مانند و چنین سقوطی مشاهده نمی‌شود.

در کیهان عدم تقارنی بین قوانین دنیای زیر اتمی و قوانین حاکم بر ماده‌های بزرگ وجود دارد. در حال حاضر فیزیک در مقیاس بزرگ و مکانیک کوانتومی در کنار هم قرار گرفته‌اند؛ اما این بدان معنی نخواهد بود که چنین موردی همیشه وجود داشته است. اگر به جهان جوان و کوچکی برگردیم که تازه در حال شکل‌گیری بوده مسلما قوانین مکانیک کوانتومی تنها قوانین حاکم بر آن بوده است. در اینجا ایده جدیدی به‌عنوان تقارن همدیسی وجود دارد؛ بنابراین همان فرآیندی که باعث می‌شود الکترون‌ها در هنگام چرخش به دور هسته انرژی خود را از دست نداده و بر روی هسته سقوط نکنند، می‌تواند از سقوط و فروپاشی کامل جهان هستی نیز جلوگیری کند.

Steffen Gielen از کالج سلطنتی لندن می‌گوید: “ هنگامی‌که همه چیز به‌هم‌ریخته به نظر می‌رسد، مکانیک کوانتومی ما را نجات می‌دهد. این شاخه از فیزیک بیان می‌کند که چگونه الکترون‌ها از افتادن بر روی هسته و نابودی کامل محافظت می‌شوند و احتمالا جهان هستی نیز بدین گونه از فروپاشی مطلق نجات یافته و می‌تواند به زندگی نوسانی خود ادامه دهد.”

جهش بزرگ

با چنین ایده‌ای، محققان یک مدل ریاضی برای چگونگی تکامل جهان هستی بر اساس نظریه‌های تقارن همدیس و دیگر تئوری‌های جهان اولیه از قبیل تابش تشعشات روی ماده معمولی تعریف کرده‌اند و گویی همه چیز با هم جور در می‌آید.

Neil Turok از موسسه پریمتر کانادا می‌گوید: “ شگفتی بزرگ در کار ما این است که ما اکنون می‌توانیم اولین لحظات داغ و مهیب انفجار بزرگ را با مکانیک کوانتومی توصیف کنیم. بر اساس این فرضیات می‌توانیم بگوییم که انفجار بزرگ در واقع جهش بزرگی از جهان در حال انقباض به جهان در حال انبساط بوده و انفجار بزرگ تنها می‌تواند یک آغاز گذار مجدد از جمع شدگی کیهان به گسترده شدن آن باشد.”

دکتر Gielen در این بار می‌گوید: “ قابلیت مدل ما این است که راه حل جدیدی برای موضوع بیگ بنگ مطرح کرده و توضیحات جدیدی برای شکل‌گیری جهان هستی مطرح می‌شود.”

جهان هستی بی‌انتهاست و دانسته‌های ما کاملا محدود، با اینکه نظریه‌های پیدایش کیهان بر مبنای علم شکل گرفته؛ اما همچنان نقطه آغازین آن در هاله‌ای از ابهام است. چه چیزی درست است یا کدام نظریه اصل ماجرا را توضیح می‌دهد؟ معلوم نیست. این‌ها فقط نظریه و تئوری هستند. جهش بزرگ ، نظریه انفجار بزرگ را زیر سوال نمی‌برد؛ بلکه معتقد است انفجار بزرگ صرفا آغاز یک دوره انبساط جدید بوده که به دنبال یک دوره انقباض رخ داده است.

در نتیجه جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم می‌تواند در هر نقطه‌ای از توالی نامتناهی جهان‌ها قرار گرفته باشد یا اینکه برعکس، جهان فعلی می‌تواند اولین نقطه در این توالی بی‌انتها باشد. این بار که به آسمان شب نگاه می‌کنید با خود فکر کنید کدام نظریه می‌تواند آغاز چنین شمایل زیبایی را به‌درستی توصیف کند. انفجار بزرگ یا جهش بزرگ؟

جهش بزرگ

پاسخ بدهید

وارد کردن نام و ایمیل اجباری است | در سایت ثبت نام کنید یا وارد شوید و بدون وارد کردن مشخصات نظر خود را ثبت کنید *

*

یک دیدگاه

  1. سلام امید
    جهش بزرگ یا انفجار بزرگ ؟ به نظر من نه جهشی صورت گرفته است و نه انفجاری. بلکه نزول و صعود. این دو مفهوم نه تنها علمی اند بلکه دینی هم هستند اما نه علم و نه دین تاکنون تعریف یا تصور روشنی از این دو مفهوم را نتوانسته است ارائه دهد. مفاهیم انقباض و انبساط تقریبا با مفاهیم نزول و صعود مترادف میباشند. انبساط و انقباض یا نزول و صعود به معنای دینی و حکمی بالا رفتن ، پایین آمدن ، باز شدن و بسته شدن میباشند اما در اصل به معنای تبدیل شدن حالتی به حالت دیگر اند و یا سقوط آزاد بر اثر سنگینی از سطح بالا تر به سطح پائینتر و بالعکس. جهان دارای دو محیط می باشد که یکی مطلق است و نقش حجم و ظرف را بازی میکند و دیگری نسبی است که قابلیت باز و بسته شدن و یا پایین آمدن و بالا رفتن را دارد. علاوه بر زمانمکان نسبی انشتاین باید زمانمکان مطلق نیوتون را هم در نظر گرفت تا بتوانیم تصور روشنی از پیدایش کیهان را داشته باشیم. چیزی که سبب جلوگیری از انقباض بینهایت کیهان میشود طول و حجم پلانک میباشد که ماده و انرژی هرگز قادر نخواهد بود که آن مرز را پشت سر بگذارد و محو گردد. تکینگی اولیه قبل از شروع نمودن به انبساط در مرکز جهان قرار داشته و آن نقطه در رفیع ترین قله جهان قرار داشته است. اطراف آن نقطه را فضای خالی فرا گرفته و محیط آن فضای خالی چیزی غیر از سقف مطلق نیوتون نبوده است و نقاط آن سقف پایین ترین دامنه های جهان بوده اند. تکینگی فیزیکی اولیه دارای چرخش بسیار زیادی دور محور خود بوده است و چرخش فعلی کهکشان ها حول سیاه چاله های مرکزی حاصل بقاء آن چرخش اولیه می باشند. آن جرم سنگین از ارتفاع به اعماق سقوط نموده است که امروز آنرا انبساط می نامند. بنابر این هیچ نیرویی در کار نبوده است. در حین انبساط از میزان ارتفاع مرکز جهان کاسته میشود. و زمانیکه دور ترین کهکشانها به سقف برخورد کردند آنگاه جای آنها به بلند ترین قله های جهان تبدیل شده و مرکز جهان به عمیق ترین سطح تبدیل خواهد شد و آنگاه انقباض مجدد از طریق سقوط آزاد توسط سنگینی به عمق آغاز خواهد شد. بنابراین انقباض و انبساط هر دو به علت سنگینی از ارتفاع به عمق صورت می گیرند و نیرویی در کار نبوده و جنب و جوش کوانتمی هم نقشی بازی نمیکند. این پدیده در همه جهان ها بصورت مطلقا مساوی و همزمان اتفاق می افتد.